احساس گناه چیست و چگونه میتوان از احساس گناه رهایی یافت؟
همه ما از دوران کودکی چیزهایی از این قبیل را شنیدهایم: این کار را نکن، خجالت بکش، اگر آن کار را بکنی دختر یا پسر بدی هستی، باید این غذا را بخوری چون در آفریقا بچههایی هستند که همین را هم ندارند و از گرسنگی میمیرند، انجامش بده چون من میگم، یا انجامش بده یا برو به اتاقت و مثالهای خیلی بیشتری از این جملات.
شما حتی اگر والدین آگاه و خوبی هم داشته باشید، به احتمال زیاد این جملات را شنیدهاید.
ذهن کودک در مواجهه با این رفتار و این صحبتها، نتیجه میگیرد که درون خود مشکلی دارد، که اگر هیچ مشکلی نداشت، هیچ کس با او اینطور رفتار نمیکرد. با وجود اینکه این تصور اشتباه است، اما ذهن کودک چیزی فراتر از این را درک نمیکند. این شیوه رشد، شیوهای است که نه تنها شما بلکه والدین شما و والدین آنها نیز به همین روش رشد کردهاند.
این چرخه «اجتماعی شدن» نامیده میشود و فرایندی است که در آن افراد یاد میگیرند که چطور با ارزشها، رفتارها و شیوه زندگی مورد قبول در جامعه خود، سازگاری پیدا کنند. این فرایند ممکن است در برخی جوامع بسیار شبیه باشد اما با برخی دیگر بسیار متفاوت باشد.
اجتماعی شدن باعث میشود که ما به دنبال نقایص در خودمان و همینطور در دیگران باشیم، آنها را چه در خودمان و چه در دیگران قضاوت کنیم، از خودمان به دلیل برخی خصوصیات متنفر شویم و مهمتر از همه اینها، خودمان را به دلیل وجود آنها تنبیه کنیم تا زمانی که تغییرشان دهیم. در فرایند اجتماعی شدن به ما یاد داده میشود که این شیوهای است که «افراد خوب» زندگی میکنند.
اجتماعی شدن در ما این باور را ایجاد میکند که برای دوست داشته شدن، باید «خوب» باشیم و تنها امید و راه ما برای خوب بودن، مجازات و تنبیه شدن است. این یک باور جمعی است که بدون تنبیه، بد بر خوبی پیروز میشود. سیستم عدالت کشورها بر این باور بنا شده و این فرایند از خانهها شروع شده است.
به همین دلیل، برای اینکه خوب باشیم، مجازاتی را که والدین ما و یا جامعه در کودکی اجرا میکردند، به شکل خود سرزنشی و خود تنبیهی درونیسازی میکنیم. ما به این سیستم احساس گناه میگوییم.
احساس گناه یک نیت مثبت دارد و آن این است که شما را «خوب» نگه دارد و در نتیجه آن باعث شود که از انسانهای دیگر عشق دریافت کنید. احساس گناه به «خود برتر» شما کمکی نمیکند اما به شما کمک میکند. اما توجه داشته باشید که روشی که احساس گناه از طریق آن به شما کمک میکند، بیشتر باعث آسیب میشود تا خوبی رساندن.
اما خوب است بدانیم که به وجود آمدن احساس گناه به قصد خیر و خوبی رساندن به شخص بوده است. این قصد تنها دلیلی است که ما به داشتن احساس گناه ادامه میدهیم، با وجود اینکه به شدت به ما آسیب میرساند.
برای احساس گناه دلیلی عمیقتر نیز وجود دارد. این احساس پوششی است بر مجموعهای از باورهای اصلی و بدی که با فرایند اجتماعی شدن از دوران کودکی سرچشمه میگیرد و چندین برابر بیشتر از احساس گناه آسیب رسان هستند.
تصوری که یک کودک، بر اساس درک محدودش هنگام تنبیه از طرف والدین دارد، این است که سزاوار این مجازات است. به همین دلیل، باورهای اصلی که در قلب احساس گناه پنهان هستند عبارتاند از:
- من مستحق مجازات هستم.
- من سزاوار رنج هستم.
- من لیاقت شاد بودن را ندارم.
- من لیاقت دوست داشته شدن را ندارم.
احساس گناه شما را در یک زندان درونی نگه میدارد. این احساس یک خود تنبیهی است.
وقتی کاری میکنید و از انجام آن راضی نیستید، این احساس یک راهنماست برای شما به سمت کاری که دوست دارید. شما میتوانید از این احساس نارضایتی درس بگیرید. اما احساس گناه مانع رفتن شما به سمت کاری که دوست دارید، میشود.
احساس گناه شما را زندانی گذشته میکند و درواقع نوعی خودآزاری است.
برای رهایی از احساس گناه، قدم اول شناخت آن است و اینکه چطور و کی این احساس متولد شده است، که تا اینجا درباره آن توضیح دادم. برای پی بردن به راههای رهایی از احساس گناه ادامه مقاله را مطالعه کنید.
بودا گفت: “هر کس اعمال زیانباری انجام دهد ولی بعداً آن را با خیر بپوشاند، مانند ماه است که از ابرها رها شده و جهان را روشن میکند.”
احساس گناه یک احساس است و “شاخصی” است که به شما میگوید کاری را انجام دادهاید که نمیخواهید آن را تکرار کنید و این کار با خود برتر شما همخوانی و هماهنگی ندارد. به این شاخص درونی، وجدان میگوییم.
وجدان توجه شما را به مواقعی که در هماهنگی با خود برتر خود نیستید جلب میکند، همینطور مواقعی که در حال آسیب به خود یا دیگران هستید. وجدان که عملکردی از خود برتر است، در واقع حالت نبود پشیمانی است زیرا دیدگاه جهانی بدون پشیمانی است. پشیمانی به این معناست که شما میدانید که سوء استفاده و سرزنش از خود وارد دروازه شده اند تا شما را در احساس گناه نگه دارند، حتی اگر قبلاً تصدیق کرده اید که افکاری دارید یا گفته اید یا کاری انجام داده اید که نمی خواهید تکرار کنید.
راههای رهایی از احساس گناه
یازده مرحله اساسی که به شما کمک میکند تا از احساس گناه خلاص شوید عبارتاند از:
- درک کنید که احساس گناه و شرم، احساسات منفی هستند که با افکار منفی احاطه شدهاند و به جای مثبت، منیت ما را به شیوهای منفی تغذیه میکنند.
- تصمیم بگیرید که آماده و مایل هستید و میخواهید احساس گناه را کنار بگذارید و رها کنید.
- این باور که سزاوار تنبیه و رنج کشیدن هستید و سزاوار شادی یا عشق نیستید را با این باور که لایق شاد بودن و دوست داشته شدن هستید، جایگزین کنید.
- مسئولیت نقش خود را در یک موقعیت بپذیرید. این به معنای مقصر دانستن خود در اتفاقات رخ داده نیست، بلکه به این معناست که مسئولیت فکر کردن یا گفتن یا انجام کاری در آینده را بر عهده بگیرید و شاید در دفعات بعدی نیاز به تغییر رفتار داشته باشید.
- برای اینکه چگونه در آینده کارها را متفاوت انجام خواهید داد، برنامه ریزی کنید. وجدان شما چه چیزی را به نشان میدهد که میدانید اکنون با خود برتر شما مطابقت دارد؟
- ارزشهای واقعی را در اشتباهات گذشته خود تشخیص دهید. بدون آنها، شما نمیتوانید یاد بگیرید. بدون اینکه بدانید چه چیزی را دوست ندارید و نمیخواهید، نمیتوانید بدانید که چه چیزی را دوست دارید و می خواهید.
وقتی اشتباهات تبدیل به رنج میشوند که به جای درک و عبرت گرفتن، دچار شرم و تنبیه خود میشویم. - زمانی که به گذشته نگاه میکند و دنبال راههایی هستید که این گذشته چگونه میتوانست متفاوت باشد، عینک رنگی را از چشم خود بردارید. احساس گناه وقتی به گذشته نگاه میکنیم، معمولا همراه با این اشتباه است که انتخابها یا گزینههایی میبینیم که یا وجود نداشتند یا ما در آن زمان به آنها دسترسی نداشتیم. این اتفاق باعث تشدید و تقویت احساس گناه میشوند.
- از هر کسی که احساس میکنید به او صدمه زدهاید، عذرخواهی کنید، از جمله خودتان.
- تمام قضاوتهایی را که در مورد خودتان دارید و بر اساس آنچه احساس گناه میکنید، کشف کنید. مثلا “من احساس گناه میکنم زیرا از کسی پول دزدیدهام. افرادی که پول میدزدند خوب نیستند، بنابراین “من خوب نیستم” یا “من آدم بدی هستم” یا “من مستحق مجازات هستم.”
این باورها و فرضیات منفی را با باورهای سودمند جایگزین کنید. - به خود عشق و علاقه نشان دهید و کشف کنید که چگونه دوست خودتان باشید. به درون خود نگاه کنید و ببینید که خودتان به محبت نیاز داری. این نفرت از خود را با عشق به خود مقابله کنید. این پاداش برای رفتار بد نیست. اگر بتوانید واقعاً خود را دوست داشته باشید، حتی نمیتوانید با موقعیتهایی که در آن کاری را انجام دهید که بعداً نسبت به آن احساس گناه میکنید، همتا باشید.
- خودتان را ببخشید. درک کنید که هر فردی در این زمین همیشه بهترین تصمیمی را که میتواند با دیدگاه، اطلاعات و دانشی که دارد و از جایی که هست، میگیرد. هر کس در هر لحظه، آنچه را که فکر میکند درست است انجام میدهد.
به دلیل اینکه از کودکی به ما یاد میدهند که خودمان را تنبیه کنیم، ما همواره در حال قضاوت خود و احساس گناه هستیم، به دلیل انتخابها و گزینههایی که احتمالا در زمان گذشته، به آنها دسترسی نداشتهایم. شما نمیتوانید با استفاده از دیدگاه گسترده امروزی که دارید، گذشته خود را قضاوت کنید. از حمل گذشته به زمان حال و فرافکنی آن به آینده دست بردارید.
از اینکه نظرات شما را در قسمت دیدگاهها بخوانیم، بسیار خوشحال میشویم.
تلاش ما در تمام مقالات این وبسایت، استفاده از به روزترین اطلاعات، منابع و سایتهای معتبر است. اما اگر شما پیشنهادی دارید و یا مقاله به روزتری میشناسید، لطفا آن را با ما درمیان بگذارید تا اصلاحات لازم را اعمال کنیم.
دیدگاهتان را بنویسید