چطور نظم را در زندگی خود افزایش دهیم؟

خبر خوب این است که نظم و انضباط چیزی است که میتوان آن را توسعه داد. شما میتوانید به فردی تبدیل شوید که در از نظم و انضباط خود لذت ببرید. اگر با داشتن نظم مشکل دارید، در اینجا چند راهکار وجود دارد که ممکن است برای بازگرداندن نظم و انضباط به زندگی شما مفید باشند.
۱. انگیزه خود را بازیابی کنید.
بدانید که انگیزه عامل اصلی قدرت اراده است. قدرت اراده همان نظم و انضباط است، بنابراین اگر نظم و انضباط ندارید، باید به رابطه خود با انگیزه نیز نگاه کنید. هر زمان که انگیزه کسی کاهش مییابد، نظم و انضباط او نیز کاهش مییابد. آیا انگیزه دارید؟ اگر نه، چرا؟ برای افزایش انگیزه خود چه فکری میتوانید بکنید و چه کاری میتوانید انجام دهید؟
درماندگی دقیقاً مفهوم مخالف سختکوشیست. در درماندگی و ناامیدی، تجربیات زندگی به فرد میآموزد که تلاش و انضباط شخصی بی فایده است و حتی به طور بالقوه نتایج بدتری نسبت به بی تلاشی به همراه دارد. از سوی دیگر سخت کوشی زمانی است که تجارب زندگی به فرد میآموزد که تلاش و انضباط شخصی به نتایج مطلوب و در نتیجه به احساس پاداش منجر میشود.
با دانستن این موضوع، دنبال تجربههایی در زندگی خود بگردید که میتواند انگیزه شما را از بین ببرد؟ آیا مواقعی وجود دارد که احساس میکنید تهی شدهاید و در نظم بخشیدن به خود کاملاً ناتوان هستید؟
۲. با قسمتهایی از خود که احساس میکنید از کنترل شما خارج شدهاند، کار کنید.
بسیاری از افرادی که با نظم دادن به خود مشکل دارند، بیان میکنند که توانایی کنترل خود را ندارند. مثلاً میخواهند در کاهش مصرف شکر نظم و انضباط داشته باشند، اما جلوی پیشخوان نانوایی میایستند و دونات میخرند.
در این شرایط شما باید بین این جنبههای مخالف در درون خود، که مخالفت آنها باعث تخریب نظم شخصی شما میشوند، ادغام و همسویی ایجاد کنید. به خاطر داشته باشید که بخشی از خودتان که ممکن است لازم باشد با آن کار کنید، بخشی از شماست که به طور کلی مخالف خود انضباطی است.
۳. روزانه کارهای کوچکی که حس خوب میدهند، انجام دهید.
این بدان معناست که کارهایی را به روز خود اضافه کنید که برای شما قابل دستیابی هستند و میدانید که تکمیل آنها احساس خوبی خواهد داشت، اما همچنین میدانید که برای شما کمی دشوار است و مقاومت ایجاد میکند، چیزهایی مانند تکمیل یک پازل، دویدن روزانه، خوردن غذای سالم به جای ناسالم، ده دقیقه مدیتیشن هر روز صبح و مواردی از این قبیل.
این تمرینها به شما یادآوری میکنند که اراده انجام کارها را دارید. اعمال کوچک خود انضباطی مانند تمرینات تقویت عضلانی عمل میکنند و قدرت اراده کلی شما را برای همه کارها افزایش میدهند. تمرین خودکنترلی باعث تقویت اراده میشود.
۴. فهرستی از مواقعی که انضباط شخصی، قدرت اراده، انگیزه، خویشتن داری یا تلاش شما واقعاً نتیجه داده است، تهیه کنید.
به عنوان انسان، ما تمایل داریم که فقط روی موارد منفی تمرکز کنیم، به خصوص زمانی که رابطه ضعیفی با چیزی مانند خود انضباطی داریم. شما حتی میتوانید زمانهایی را صرف کنید و ببینید که چطور انضباط شخصی، اراده، انگیزه، خویشتن داری یا تلاش دیگران برای آنها نتیجه داده است. انجام این کار باعث میشود که یک پیوند ذهنی مثبت بین خود انضباطی و پاداش ایجاد کنید.
۵. تصمیم بگیرید که در مورد چه چیزی میخواهید نظم و انضباط داشته باشید.
برای شروع فقط یک تا چند مورد را در زندگی فعلی خود و در حال حاضر انتخاب کنید و نظم را در مورد آنها رعایت کنید. لیستی از این موارد بنویسید و تعهدات خود را در نظر بگیرید. انگیزه خود را برای خود انضباطی نسبت به این موارد پیدا کنید.
برای اینکه خود انضباطی داشته باشید، باید به خاطر داشته باشید که چرا این موارد برای شما مهم و معنادار هستند. هر زمان که نسبت به چیزی که میخواهید در مورد آن نظم و انضباط داشته باشید، احساس بی انگیزگی میکنید، لحظه ای به دلایل بزرگتر و بالقوه طولانی مدت برای انجام آن کارها فکر کنید تا بتوانید دوباره به معنای پشت تعهد خود متصل شوید.
۶. عاشق چالش شوید.
افراد با انضباط چالش را دوست دارند. این بدان معناست که آنها ارتباط مثبتی با روند غلبه بر ناکامیها، نقاط ضعف و شکستهای خود دارند، حتی اگر خود این فرآیند گاهی اوقات دردناک باشد.
یک شکست، یک نقطه ضعف و یا یک چالش معمولاً پیامی از سوی کائنات برای ترک یا انجام ندادن کاری در وهله اول نیست. چالش را به عنوان بخشی مورد انتظار از هر فرآیندی ببینید، به خصوص زمانی که مساله دستیابی به موفقیت، رشد شخصی و خواستههای شخصی است. هر چالش فرصتی برای دانستن بیشتر و بهتر شدن است.
۷. یک برنامه اگر-آنگاه (If-Then) برای خود بسازید.
بخش بزرگی از انضباط شخصی این است که بتوانیم رضایت آنی را برای بازدهی طولانی مدت به تعویق بیندازیم. زمانی که در لحظه با یک وسوسه روبرو میشوید، رعایت نظم و انضباط سختتر است. به همین دلیل، برنامه ریزی برای اینکه چگونه به هر آنچه که به آن متعهد هستید، پایبند باشید یا به آن برسید، سودمند است.
به عنوان مثال، فرض کنید که میخواهید یک پروژه را به پایان برسانید. به خود بگویید که اگر کسی زنگ زد تا من را به مهمانی سرگرم کننده دعوت کند، آنگاه پاشخ منفی میدهم و ابتدا پروژهام را تمام میکنم. این برنامه به شما کمک میکند تا رفتارهای خدمت به هدف را شناسایی کنید و از قبل تصمیم بگیرید که چگونه رفتار کنید تا با هدف خود هماهنگ باشید.
در پایان
برای داشتن یک زندگی که واقعاً ارزش زیستن را داشته باشد، باید به افکار، احساسات و بدن خود اجازه دهید تا اراده آگاهانه و عینی شما را آگاه کنند. شما باید به سیستم راهنمایی درونی خود گوش دهید. اما باید از اطلاعاتی که دریافت میکنید استفاده کنید و از اراده آزاد خود استفاده کنید تا تصمیم بگیرید که با آن اطلاعات چه کاری انجام دهید، تا اقدامات شما در واقع با بالاترین و بهترین خیر شما هماهنگ باشد. شما نیاز به نظم و انضباط دارید. نظم و انضباط یکی از اجزای اصلی بازی بین خواستن چیزی و دستیابی به آن است.
دیدگاهتان را بنویسید