علت چاقی چیست؟

اگر شما از کسانی باشید که برای درمان اضافه وزن و چاقی به پزشک یا متخصص تغذیه مراجعه کرده اند، احتمالا این گفته را شنیده اید: چاقی ناشی از مصرف کالری بیشتر نسبت به کالری است که می سوزانید و انرژی اضافی توسط بدن به صورت چربی ذخیره می شود. و احتمالا حداقل یکبار رژیم کاهش کالری گرفته اید و برای مدتی کوتاه هم وزن کم کرده اید اما بعد از مدتی نه تنها وزن از دست رفته برگشته بلکه وزن شما حتی از آن بالاتر رفته.
بیش از سی سال است که پزشکان رژیم غذایی کم چرب و کم کالری را به عنوان درمان انتخابی برای چاقی توصیه می کنند، با این حال همه گیری چاقی در سال های اخیر در سراسر دنیا شتاب گرفته است.
تئوری کاهش کالری چاقی به اندازه یک پل نیمه ساخته مفید بوده و مطالعات مکرراً ثابت کرده اند که این روش به کاهش وزن دائمی منجر نمی شود. فقط ۲ حالت وجود دارد: یا این استراتژی کمتر خوردن و حرکت بیشتر داشتن بی اثر است یا بیماران از آن پیروی نمی کنند. با این وجود متخصصان، تئوری کاهش کالری برای کاهش وزن را رها نمیکنندو از دید آنها اینکه شما جواب نمیگیرید یک علت بیشتر ندارد؟ شما مقصر هستید و نتوانسته اید جلوی وسوسه های خوردن را بگیرید و فعالیت بدنی ندارید! پزشکان و متخصصان تغذیه به طرز مقاومت ناپذیری به سمت تئوری کاهش کالری جذب شده اند زیرا به جای درک علت چاقی آن را به فقدان اراده و/یا تنبلی شما نسبت داده اند.
اما حقیقت را نمی توان سرکوب کرد. مدل کاهش وزن با کاهش کالری اشتباه است. کالری اضافی باعث چاقی نمی شود، بنابراین کاهش کالری نمی تواند آن را درمان کند. ورزش نکردن باعث چاقی نمی شود، بنابراین افزایش ورزش نمی تواند آن را درمان کند.
اما اگر این موارد باعث چاقی نشده اند، پس علت چاقی چیست؟
چه چیزی باعث افزایش وزن می شود؟
نظریه های متضاد فراوانند که هرکدام علت را از دید خود بیان میکنند. مثال هایی از این نظریات شامل موارد زیر هستند:
- نظریه کالری اضافی
- قند اضافی
- کربوهیدرات های تصفیه شده
- گندم
- تمام کربوهیدرات ها
- رژیم چاقی
- گوشت قرمز
- محصولات لبنی
- میان وعده
- پاداش غذا
- اعتیاد به غذا
- کم خوابی
- فشار
- مصرف کم فیبر
- ژنتیک
- فقر
- ثروت
- میکروبیوم روده
- چاقی دوران کودکی
تئوری های مختلف با یکدیگر دعوا می کنند، گویی که همه آنها مقابل هستند و تنها یک علت واقعی برای چاقی وجود دارد. برای مثال، آزمایشهای اخیر که رژیم کم کالری را با رژیم کم کربوهیدرات مقایسه میکنند، فرض میکنند که اگر یکی درست باشد، دیگری درست نیست. متاسفانه اکثر تحقیقات چاقی به این روش انجام می شود.
این رویکرد اشتباه است، زیرا همه این نظریه ها حاوی برخی از عناصر حقیقت هستند. بیایید به یک قیاس نگاه کنیم. چه چیزی باعث حملات قلبی می شود؟ این فهرست لیستی از عوامل مؤثر را نشان میدهد: سابقه خانوادگی، سن، رابطه ی جنسی، دیابت، فشار خون، هیپرکلسترولمی، سیگار کشیدن، استرس و عدم فعالیت بدنی.
این عوامل که برخی قابل اصلاح و برخی غیر قابل تغییر هستند، همگی در خطر حمله قلبی نقش دارند. سیگار یک عامل خطر است، اما این بدان معنا نیست که دیابت از عوامل خطر نیست!!! همه این عوامل تا حدی نقش دارند.
مشکل دیگر در مورد تحقیقات چاقی این است که وابسته به زمان بودن پروسه چاق شدن را در نظر نمیگیرد. چاقی در دوره های طولانی، معمولاً چندین دهه توسعه می یابد. یک فرد چاق، در دوران کودکی کمی اضافه وزن دارد و به آرامی وزنش به طور متوسط ۰.۵ تا ۱ کیلوگرم در سال افزایش می یابد. در حالی که این مقدار کم به نظر می رسد، در طول چهل سال، وزن به دست آمده می تواند تا ۳۵ کیلوگرم اضافه شود. با توجه به زمانی که برای ایجاد چاقی طول می کشد، مطالعات کوتاه مدت کاربرد محدودی دارند.
بیایید یک قیاس کنیم. فرض کنید ما قرار بود توسعه زنگ زدگی در لوله را مطالعه کنیم. می دانیم که زنگ زدگی فرآیندی وابسته به زمان است که طی ماه ها قرار گرفتن در معرض رطوبت رخ می دهد. نگاه کردن به مطالعاتی که فقط یک یا دو روز طول می کشد، فایده ای ندارد، زیرا ممکن است به خوبی به این نتیجه برسیم که آب باعث زنگ زدگی لوله نمی شود، زیرا ما هیچ زنگی را در طول این چهل و هشت ساعت مشاهده نکردیم.
اما این اشتباه در مطالعات چاقی انسان همیشه انجام می شود. چاقی در طول چند دهه ایجاد می شود. با این حال، صدها مطالعه منتشر شده تنها آنچه را که در کمتر از یک سال اتفاق میافتد، در نظر میگیرند. با این حال، همه آنها ادعا می کنند که علت چاقی انسان را روشن می کنند.
تا کنون هیچ نظریه روشن، متمرکز و یکپارچه ای در مورد چاقی وجود ندارد. هیچ چارچوبی برای درک افزایش وزن و کاهش وزن وجود ندارد. این فقدان مانع پیشرفت در تحقیقات می شود.
برآورد این اطلاعات ما به چالش خود می رساند: ایجاد نظریه چاقی هورمونی.
چاقی یک اختلال هورمونی در توده چربی است. بدن “وزن تنظیم شده” خود را حفظ می کند، دقیقاً مانند ترموستات در خانه. زمانی که وزن تنظیم شده بدن خیلی زیاد باشد، چاقی ایجاد می شود. اگر وزن فعلی ما کمتر از وزن تنظیم شده بدن ما باشد، بدن ما با تحریک گرسنگی و/یا کاهش متابولیسم، سعی می کند وزن خود را افزایش دهد تا به وزن تنظیم شده برسد. بنابراین، زیاده روی در غذا خوردن و متابولیسم کندتر نتیجه چاقی و نتیجه وزن تنظیم شده بالا است نه علت آن.
اما چه چیزی باعث شد که “وزن تنظیم شده” بدن ما تا این حد بالا باشد؟ این در اصل معادل همان سؤال “چه چیزی باعث چاقی می شود؟” است. برای یافتن پاسخ، باید بدانیم “وزن تنظیم شده” چگونه تعیین می شود. چگونه «ترموستات چربی» خود را کم یا زیاد کنیم؟
تئوری چاقی هورمونی
چاقی ناشی از کالری بیش از حد نیست، بلکه به دلیل عدم تعادل هورمونی در بدن است.
هورمون ها پیام رسان های شیمیایی هستند که بسیاری از سیستم ها و فرآیندهای بدن مانند اشتها، ذخیره چربی و سطح قند خون را تنظیم می کنند. اما کدام هورمون ها عامل چاقی هستند؟
لپتین، تنظیم کننده کلیدی چربی بدن، هورمون اصلی دخیل در تنظیم وزن بدن نیست. گرلین (هورمون تنظیم کننده گرسنگی) و هورمون هایی مانند پپتید YY و کوله سیستوکینین که احساس سیری یا رضایت را تنظیم می کنند، همگی در شروع و توقف غذا خوردن نقش دارند، اما به نظر نمی رسد که بر “وزن تنظیم شده” بدن تأثیر بگذارند.
از کجا بدانیم کدام هورمون عامل اصلی چاقی است؟ هورمونی که مشکوک به افزایش وزن است باید تست علیت را بگذراند. اگر این هورمون را به افراد تزریق کنیم، باید باعث افزایش وزن شوند. این هورمون های گرسنگی و سیری تست علیت را نمی گذرانند، اما دو هورمون وجود دارند که این تست را با موفقیت می گذرانند: انسولین و کورتیزول.
یک مثال از اینکه انسولین باعث چاقی میشود و اغلب بیماران دیابتی آن را تجربه کرده این این است که با شروع درمان با انسولین، وزن اضافه آنها افزایش می یابد.
دیدگاه کاهش کالری در مورد چاقی بر پنج فرضیه استوار است که اشتباه بودن همه آنها ثابت شده است. تئوری هورمونی چاقی به این فرضیات متکی نیست و آنها را به صورت زیر اصلاح میکند:
- فرض ۱: کالری ورودی و کالری خروجی مستقل از یکدیگر هستند.
تئوری هورمونی توضیح می دهد که چرا کالری ورودی و کالری خارج شده با یکدیگر هماهنگ هستند. - فرض ۲: میزان متابولیسم پایه پایدار است.
تئوری هورمونی توضیح می دهد که چگونه سیگنال های هورمونی میزان متابولیسم پایه را برای افزایش یا کاهش وزن تنظیم می کنند. - فرض ۳: ما کنترل آگاهانه ای بر کالری دریافتی اعمال می کنیم.
تئوری هورمونی توضیح می دهد که هورمون های گرسنگی و سیری نقش کلیدی در تعیین اینکه آیا غذا بخوریم یا خیر بازی می کنند. - فرض ۴: ذخایر چربی اساساً تنظیم نشده است.
تئوری هورمونی توضیح می دهد که ذخایر چربی، مانند تمام سیستم های دیگر بدن، به شدت تنظیم می شوند و به تغییرات در مصرف غذا و سطوح فعالیت پاسخ می دهند. - فرض ۵: یک کالری یک کالری است.
تئوری هورمونی توضیح می دهد که چرا کالری های دریافتی از منابع مختلف باعث واکنش های متابولیکی متفاوت می شوند. گاهی از کالری برای گرم کردن بدن استفاده می شود. در مواقع دیگر، آنها به عنوان چربی رسوب می کنند.
قبل از پرداختن به اینکه چگونه هورمونهای انسولین و کورتیزول باعث چاقی میشوند، بیایید درباره اینکه بعد از غذا خوردن چه اتفاقی در بدن رخ میدهد بیشتر بدانیم. برای این منظور اینجا کلیک کنید.
منبع: برگرفته از کتاب کد چاقی نوشته جیسون فانگ
دیدگاهتان را بنویسید