آناتومی ستون فقرات

مشکلی که بسیاری از ما با آن دست و پنجه نرم میکنیم، کمردرد است. این مشکل علاوه بر اینکه گاهی بسیار آزاردهنده است، برای اکثر افراد درد مبهمی است. علت این است که ما با ساختار ستون فقرات آشنایی نداریم و متاسفانه با مراجعه به پزشک نیز فقط اصطلاحاتی میشنویم که ما را به سمت شناخت درد و علت آن هدایت نمیکنند.
به همین دلیل در این مقاله سعی میکنم به اختصار تصویری را از آناتومی ستون فقرات برای شما ترسیم کنم. با آشنایی با ساختار ستون فقرات میزان زیادی از نگرانیهای شما برطرف شده و بسیاری از شیوههای درمان برای شما ملموس میشود.
اولین نکته این است که اکثر افراد ستون فقرات را به عنوان یک ساختار تک و مجزا از دیگر ارگانها در نظر میگیرند، مثل برج میلاد در تهران!! به همین دلیل است که در صورت کمردرد و شنیدن کلماتی مثل بیرون زدگی دیسک و سیاتیک، دچار اضطراب میشوند. در صورتیکه ستون فقرات توسط ساختارهای زیادی در مکان خود قرار گرفته و توسط آنها حمایت میشود و تقویت این ساختارها در واقع تقویت ستون فقرات است. این ساختارها مواردی مثل عضلات، رباطها و مواردی از این قبیل هستند که در ادامه در مورد آنها بیشتر میگویم.
آناتومی ستون فقرات
ستون فقرات که از ۳۴ استخوان تشکیل شده است و مجرایی را برای اعصاب اصلی که از مغز به نوک انگشتان پا و در همه نواحی بین آنها میگذرد، فراهم میکند.
مهرهها را میتوان به 5 ناحیه تقسیم کرد:
- ستون فقرات گردنی: 7 مهره گردن (C1-C7)
- ستون فقرات سینه ای: 12 مهره میانی پشت (T1-T12)
- ستون فقرات کمری: 5 مهره کمر (L1-L5)
- ساکروم
- دنبالچه
همانطور که در تصویر میبینید، یک ستون مهره معمولی وقتی از کنار بدن به آن نگاه شود، ساختار منحنی شکلی دارد که از سه انحنا و سه بخش تشکیل شده است:
- انحنای گردنی که در ناحیه ستون مهرههای گردنی است و به آن لوردوز گردنی میگویند.
- انحنای سینهای که در ناحیه ستون مهرههای سینهای است و به آن کیفوز سینهای میگویند.
- انحنای کمری که در ناحیه ستون مهرههای کمری است و به آن لوردوز کمری میگویند.
پوزیشن مناسب ستون فقرات و پوزیشنی که کمترین فشار را بر مهرهها وارد میکند، در واقع نیازمند وجود هر سه این منحنیهای طبیعی در پشت است.
اگرچه حرکت ستون فقرات طبیعی است و باعث تقویت بافتها میشود، ستون فقرات در حالت خنثی، یعنی در حالتی که این سه انحنا را دارد، در قویترین، منعطفترین و کم فشارترین موقعیت خود قرار دارد.
استخوانها و مفاصل (مهرهها و دیسکها)
ستون فقرات از استخوانهای مجزا به نام مهره تشکیل شده است که روی هم قرار گرفتهاند. ساختار هر مهره شامل برآمدگیهای استخوانیست که به عنوان نقاط لنگر برای عضلات و رباطهای مهم عمل میکنند. اگر انگشت خود را روی مهرهها بکشید، برآمدگیهای کوچکی که احساس میکنید در واقع این نقاط هستند.
تنه مهرهها چند سانت داخلتر قرار دارند و بین مهرهها دیسکهایی قرار دارند. هر دیسک دارای حلقههای بیرونی سختی از کلاژن هستند، همان مادهای که رباطها و تاندونهای بدن را نیز تشکیل میدهند، در داخل این حلقههای کلاژن، هر دیسک حاوی هستهای ژلی است. این هسته ژلی به دیسک توانایی خم شدن میدهد. تایر ماشینی را در نظر بگیرید که فشار هوای داخلی به آن اجازه میدهد تا وزن ماشین را تحمل کند.
مفاصل مهرهها در پشت دیسکها، در سمتی که ستون فقرات دورتر از اندامها قرار دارند، یافت میشوند. به این مفاصل، فاست گفته میشود که برای هر دیسک دو عدد وجود دارد. مفاصل فاست حرکت هر مهره را با خم شدن و چرخش ستون فقرات هدایت میکنند و از نیروهای برشی حمایت میکنند. مانند سایر مفاصل بدن، آنها روی یکدیگر میلغزند تا الگوهای حرکتی را تسهیل کنند.
مسیر عصبی اصلی بدن (نخاع) در کانالی در وسط ستون فقرات با ریشههایی که در هر مفصل خروجی دارند، حرکت میکند. اینها مواردی هستند که در اثر جراحت، پوزیشنهای بد و استفاده بیش از حد، تحریک میشوند یا تحت فشار قرار میگیرند.
اگر ستون فقرات را بیش از حد خم کنید دیسکهای ستون فقرات در نهایت ترک میخورند (یا لایه لایه میشوند) و در نهایت میشکنند. مهرههای بزرگتر به طور متناقضی، زودتر ترک میخورند زیرا تنشهای بیشتری را نیز متحمل میشوند (شما میتوانید یک شاخه نازک بید را خیلی بیشتر از یک شاخه ضخیم خم کنید). به همین دلیل است که افرادی که ستون فقرات ضخیمتری دارند، با انجام دراز و نشست سریعتر آسیب میبینند، درحالیکه یک فرد دیگر بسیار طولانیتر زنده میماند. ورزشها بر انواع مختلف بدنی، متفاوت تأثیر میگذارند!
اعصاب
ستون فقرات نخاع را در خود جای داده است که از مغز، به سمت پایین ستون فقرات، با ریشههایی که در هر سطح ستون فقرات خارج میشوند، قرار دارد. اینها درد را حس میکنند و حرکت را کنترل میکنند و عملکرد اندامهای مختلف بدن را کنترل میکنند.
آسیب به ستون فقرات باعث تحریک یا نیشگون گرفتن ریشههای عصبی میشود که علامت آن کمردرد است و همچنین باعث درد و بی حسی در قسمتهای انتهایی بدن مرتبط با آن عصب خاص میشود. برآمدگی دیسک نمونهای از مشکلاتی است که نه تنها میتواند باعث درد کمر، بلکه درد باسن، ساق پا و پایین پا شود.
اعصاب مانند طناب هستند که در با حرکت بدن، حرکات کوچکی دارند. اگر عصب فشرده شود یا اصطکاک در طول آن ایجاد شود، اغلب درد ایجاد میشود. برنامههای ورزشی که در دوره آموزشی کمردرد سیاتیکی آوردهام، به طور علمی راهکارهایی برای کاهش این تحریک و علت شایع درد را توضیح میدهد. برای دستیابی به این دوره، روی این لینک کلیک کنید.
عصب سیاتیک
مجموعه ریشههای عصبی کمری اعصاب اصلی را تشکیل میدهند. عصب سیاتیک از دو سطح پایینی کمر خارج میشود که در صورت تحریک میتواند باعث درد در باسن، پشت مفصل ران، پشت ران، پایین ساق پا، اطراف مچ پا و از طریق پا به انگشتان پا شود.
ریشههای عصبی از سه مهره کمری از L2 تا L4، عصب فمورال را تشکیل میدهند که میتواند باعث ایجاد انتشار درد در جلوی ران شود. نکته این است که همه این علائم ناشی از آسیب و تحریک در ستون فقرات کمری است.
عضلات
به منظور درک اینکه چگونه میتوان با انتخاب درست حرکات و پوزیشنها، بهتر میتوان با درد مقابله کرد، باید بدانیم عضلات چگونه عمل میکنند. سپس باید بر روی حرکات بدون درد تمرکز کنیم.
همانطور که قبلا ذکر شد، خم شدن مکرر ستون فقرات در نهایت منجر به آسیب به لایههای دیسکها میشود. نکته مهم این است که عضلات نقش محافظتی برای ستون فقرات دارند. عضلات تنهای و مرکزی که سست و ضعیف باشند، یا از تعادل خارج شده باشند، مشکلات کمر را ممکن میسازند.
دیواره شکم در جلوی تنه و ارتباط آن با ستون فقرات را در نظر بگیرید. عضله راست شکمی عضله جلویی دیواره شکم است و معمولاً به عنوان “سیکس پک” شناخته میشود. عضلاتی که دیواره جانبی شکم را تشکیل میدهند، به نام عضله اوبلیک یا مایل، به عضله راست شکمی متصل هستند.
این آرایش خاص “حلقههایی” را در اطراف نیم تنه یا مرکز ایجاد میکند. تجزیه و تحلیل مهندسی نشان میدهد که این ساختار بسیار هوشمندانه طراحی شده و به عنوان یک فنر عمل میکند: یک دستگاه ذخیره و بازیابی انرژی. این ساختار به شما امکان میدهد بپرید، لگد بزنید و راه بروید. همچنین به لگن اجازه میدهد تا نیروها را از طریق این هسته فنری منتقل کند و در عین حال عملکرد را بهبود بخشد.
بسیاری از افراد با کمردرد، از این اصل استفاده نمیکنند. همچنین، بسیاری این گروه از عضلات را مانند عضلات دوسر بازویی خود تمرین میدهند که این یک اشتباه بزرگ دردناک است.
این عضلات مرکزی، در لایههایی مرتب شدهاند و یک کامپوزیت مکانیکی شبیه تخته سه لا را تشکیل میدهند که توانایی ایجاد نیرو و سفتی کمر را افزایش میدهد. این ماهیچهها در درجه اول به عنوان سیمهایی عمل میکنند تا به ستون فقرات اجازه تحمل بارها، کنترل حرکات، تسهیل تنفس و سایر عملکردهای بدن را بدهند. قابل درک است که دراز و نشستهای مکرر به این روند کمک نمیکنند و سایر رویکردهای ورزشی مورد نیاز هستند.
عضلات پشتی شامل راست کنندهگان ستون فقرات (شامل مولتی فیدوس multifidus، لونگیسیموس longissimus)، کوادراتوس لومبورونی quadratus lumboruni، لاتیسیموس دورسی latisimus dorsi، عضلات لوزی rhomboids، ذوزنقهای trapezius و بسیاری از عضلات کوچکتر نزدیک به خود ستون فقرات است. این عضلات منقبض میشوند و از تمایل به خم شدن به جلو جلوگیری میکنند. همچنین برخی از نیروهای برشی وارد شده به کمر، مانند اتفاقی که در تصادفات شدید میافتد، را متعادل میکنند. اما برای انجام این کار ستون فقرات باید در حالت خم نشده یا خنثی قرار گیرد.
لاتیسیموس یک عضله بسیار مهم برای تثبیت ستون فقرات است تا در عین افزایش عملکرد، انعطاف پذیرتر نیز بشود. این بخشی از خانواده عضلاتی است که در بلند کردن، کشیدن و حمل اجسام نقش دارند.
ستون فقرات از طریق لگن به پاها متصل میشود. عضلات مهم در اینجا عضلات پسوآس، ایلیاکوس و عضلاتی که روی باسن قرار دارند مانند عضلات گلوتئال، چهارسر ران و همسترینگها هستند. این عضلات هم منحصر به فرد هستند و هم جدا نشدنی. در حالیکه آنها بر ستون فقرات تأثیر میگذارند و باعث حرکت پا در اطراف باسن میشوند، به درد کمر و لگن واکنش متفاوتی نشان میدهند. به عنوان مثال، درد اغلب عضلات گلوتئال را در طول حرکت اکستنشن لگن، مهار میکند و باعث میشود که عضلات همسترینگ تفاوت فشار را متحمل شوند. این اتفاق عواقب مضر متعددی برای هم کمر و هم باسن دارد. به طور خاص، زمانی که عضلات همستنگ غالب میشوند، سر استخوان ران را به جلوی مفصل ران فشار میدهند که منجر به درد در حین اسکات عمیق میشود.
این مثال توضیح میدهد که چرا علائم اغلب الگوهای خاصی را تشکیل میدهند. همچنین توضیح میدهد که چرا توانبخشی جامع برای کمر نه تنها شامل عضلات پشت بلکه عضلات باسن، شانهها، پاها و بازوها را نیز شامل میشود.
مثالی از هماهنگی عضلات در انجام همه کارها
حمل کردن اجسام مثال خوبی برای نشان دادن نقش گروهی از عضلات به صورت واحد است.
- عضلات گلوتئال به حمایت از لگن کمک میکنند تا امکان چرخش پا را فراهم کنند، همچنین به حرکت لگن به عقب (Extension) کمک میکنند.
- در طرف دیگر بدن، عضله کوادراتوس لوبورم باعث بالا نگه داشتن لگن میشود.
- عضله مایل داخلی از کج شدن لگن جلوگیری میکند و حرکت چرخشی را در تنه متوقف میکند تا به لگن اجازه دهد تا حرکت پا را تقویت کند.
- عضله مایل خارجی همان نقش را در جهت دیگر انجام می دهد.
- عضله لاتیسموس دورسی شانه را به ستون فقرات متصل میکند و برای کنترل خم شدن، انقباض ایجاد میکند.
عملکرد ضعیف هر یک از این عضلات، سلامت کمر را به خطر میاندازد و در نهایت منجر به درد میشود.
هیچ عضلهای تنها یک وظیفه ندارد. بنابراین، تصور اینکه یک عضله “باز کننده ستون فقرات” است، مسیر توانبخشی و درمان را به اشتباه میاندازد.
اولین و مهمترین نکته در مورد ستون مهرههای منعطف برای تحمل بار، سفتتر شدن و ثبات آنهاست. عضلات در الگوهای مختلف با هم کار میکنند تا از این “ثبات کافی” حیاتی اطمینان حاصل کنند. فقط در این صورت است که عضلات میتوانند برای ایجاد حرکت و تحمل بارها هماهنگ شوند.
عضلات اغلب چندین مفصل را در بر میگیرند، به این معنی که عمل آنها در یک مفصل توسط نقش آن در مفصل دیگر محدود میشود. نمیتوان به سادگی تلاش کرد تا یک عضله را بدون تأثیر بر کل ارکستر عضلانی تغییر داد. به همان ترتیبی که ارکستر باید با تمام نوازندگان هماهنگ با هر عضو، با صدای مناسب و با سرعت و زمان درست بنوازد، عملکرد عضلانی نیز از همان قوانین پیروی میکند.
از یک طرف همه چیز بسیار پیچیده به نظر میرسد، اما از سوی دیگر، ویژگیهای عملکرد آشفته مرتبط با درد به راحتی قابل شناسایی هستند که میتوانیم با تمرینهای کاملاً سادهای که الگوهای بدون درد را «بازآموزی» میکنند، اصلاح کنیم.
در اینجا مشکل مربوط به تمرینات بدنسازی برای حل کمردرد مطرح میشود. آنها قادر به ایجاد الگوهای حرکتی مناسب نیستند که باعث عملکردی بدون درد شوند. در دورهای که در حال قرارگیری در وبسایت است، تمریناتی آورده شده که توانایی حرکتی و تعادل را برای اطمینان از عملکرد بدون درد تضمین میکنند.
بافت همبندی
رباطها، کپسولهای مفصلی و فاسیا، بافتهای همبند را تشکیل میدهند. رباطها، کپسولهای مفصلی محدوده حرکتی را محدود میکنند و فاسیا، اعضای مختلف را در کنار هم نگه میدارند. این بافتها زمانی که از محدوده دامنه حرکتی خود بیشتر کشیده شوند، تحت فشار قرار میگیرند و دردناک میشوند. این اتفاق با حرکت و فعالیت تکراری ایجاد میشود. درد این موارد معمولا موضعی است اما در برخی موارد باعث علائم دیستال و دور از محل آسیب میشود. مشخصه آن این است که این درد عموماً شروع کندی دارد و ادامه مییابد. نه شروع ناگهانی دارد و نه بهبودی سریع، که بیشتر مشخصه برآمدگی دیسک است.
فاسیا از ورقههای سختی ساخته شده است که شبیه لایههای مختلف بستهبندی غذا هستند و عضلات و دستههای عضلانی را میپوشانند. این مورد میتواند یک درد “چرخشی” در اطراف شانهها، کمر و ناحیه لگن ایجاد کند.
جالب توجه است که سندرمهایی مانند فیبرومیالژیا که در آن فاسیا به شدت حساس است، میتوانند ناشی از ضربهای باشند که باعث حساسیت مغز شده و درد ایجاد میکنند.
بهترین نتایجی که ما با این بیماران داشتهایم حاصل کار با بیمار بر روی هر حرکتی است که آنها میتوانند بدون درد انجام دهند، و سپس به آرامی و با حوصله کارنامه بدون درد را گسترش میدهند. به زبان دیگر، روش درمانی آموزش حرکات بدون درد به مغز است و در نهایت بازنویسی مسیرهای دردناک مغز.
دیدگاهتان را بنویسید